پروندهی منتقدان برتر جهان
الئنور هارتنی و نقدی بر لوییس کامنتزِر
معرفی منتقد سوم: الئنور هارتنی Eleanor Heartney | قسمت اول
دبیر پرونده: مریم روشنفکر
آوام مگ ترجمه: نرگس بهروزیان
پروندهی معرفی منتقدین برتر جهان، در حالی برای عرضه انتخاب شده است که سوءتفاهمهای بسیاری در حوزهی هنر، پیرامون موضوع نقد وجود دارد؛ و باید اذعان کرد که نقد هنر، علیالخصوص در حوزهی تجسمی، در ایران هرگز به اندازهی کافی مستقل و دارای حدود و ثغور مشخص نبوده است؛ و حتی همانند حوزهی فیلم و ادبیات دارای تشکل صنفی نیست. بههمین خاطر سعی ما در این پرونده این است که دریچهای رو به نقد در جهان انگلیسیزبان بگشاییم و بتوانیم بخشی از آنچه بر نقد در حوزهی بینالمللی هنر تجسمی رفته است را بازتاب دهیم. در این خصوص کوشیدهایم در ترجمه امانت را حفظ کرده و مخاطب فارسیزبان را با ارزش نقد تجسمی درکمک به درک و فهم و گسترش دانش از درون به بیرون این حوزه آشنا سازیم.
«الئنور هارتنی» منتقدی فمینیست و یکی از نویسندگان «نقد هنری» است که از سال ۱۹۸۱ تاکنون در این حوزه فعال است و با تحریریهی بیشتر مجلات معتبر نقد آمریکا همکاری داشته است. این پرونده در دو قسمت به معرفی این هنرمند میپردازد. ابتدا با آرای عمومی او نسبت به نقد آشنا شده و در بخش دوم به خوانش نمونهای از نقد او بر یک نمایشگاه خواهیم پرداخت.
الئنور هارتنی
نویسنده و دستیار ویراستار در حوزهی هنر Art in America و نشریهی هنر در آمریکا، Art press، است. از میان کتابهای او میتوان به هنر و امروز، پستمدرنیسم و ارتداد پستمدرن: تخیلات کاتولیکی در هنر معاصر اشاره کرد. او نویسندهی همکار پس از انقلاب است: «زنانی که هنر معاصر و حسابداری را دگرگون کردند: زنان هنرمند در هزارهی جدید.»
هارتنی رئیس سابق انجمن بینالمللی نقد هنر آمریکا و بخش آمریکایی مجمع نقد هنری است که موفق به کسب جوایزی مانند: «فرانک جوئت ماترِ» انجمن هنری «کالج» و مدال افتخاریِ «شوالیه»ی دولت فرانسه شده است.
در ادامه نقد او بر نمایشگاه «لوییس کامنتزِر» (Luis Camnitzer) را در سال ۲۰۱۱ که در مجلهی آرت این آمریکا منتشر شده است، میخوانیم:
اگرچه در نمایشگاه کامنتزِر اشاره به دغدغههای تیرهوتاری که مکرراً موضوع آثار او را به خود اختصاص داده، وجود دارد (شکنجه، استعمار و سوءاستفاده از قدرت)، اما این نمایشگاه، سرزندگی غیرمنتظرهای ارائه میدهد که موجب مطرحشدن بیش از پیش این هنرمند مفهومی لاتینزبان شده است.
لوییس کامنتزِر، متولد آلمان و در اروگوئه رشد کرده است و از اوایل دههی ۶۰ میلادی در نیویورک زندگی میکند. این نمایشگاه توسط «هانس میشل هِرزُگ» (Hans Michael Herzog) و «کاترین اِستفان» (Katrin Steffen) هنربانی شده و این آثار از مجموعهی [۱] Doras Latinamerica در زوریخ، به جهت نمایش آورده شده است.
آثار او بر پنج دوره متمرکز است. شیوهی درست مفهومگرایی، بیشتر متمرکز است بر خاصیت اختیاری ارزش اشیاء هنری، لغزش بین زبان و معنا و دیدگاه خلاقهی مخاطب؛ اما همزمان و بهطور مستقل از هنرمندان مفهومی شناختهشدهای مثل «لارِنس واینِر» (Weiner Lawrence) و «جوزف کاسوت» (Joseph Kosuth)، کامنتزِر آثاری بر پایهی متن خلق کرد که در این آثار، دستنوشتهها، جایگزین تصاویر فیزیکی شده و به مخاطبان امکان میداد که بر روی تصاویر ذهنی خود تمرکز کنند. برای مثال عبارت «یک گسترهی کاملاً مدوّر»a perfectly circular horizon) ) را کامنتزِر در نمایشگاهش با عنوان «مهرهای پلاستیکی» (“Rubber Stamps”)، در سال ۱۹۶۷ به کار برد.
بزرگترین اثر این نمایشگاه، چیدمانی به وسعت اتاق بود که «اتاق نشیمن» (Living room) (۱۹۶۸) نامیده میشود که عناصر موجود، آن را به چیزی فراتر از کلمات ارتقاء میدهند. فضاهای این اثر بهگونهای است که در آن فرشها، آویزهای دیواری، مبلمان و پنجرهها با برچسبهایی برای اشیاء گمشده، نشانهگذاری شدهاند. این امکان، قدرت تصور را برمیانگیزد و به وجد میآورد؛ بنابراین مخاطب را در مرکز روند خلاقانه جای میدهد. معمولاً آثار مرتبط با بازارهای هنری همراه با کنایهاند.
اثر نقاشیدیواریِ اصل (Pintura mural original) در سال ۱۹۷۲ ساخته شده و برای این نمایشگاه مجدداً بازتولید شد که در آن دو مربع بزرگ خاکستریرنگ که مستقیم روی دیوار نقاشیشدهاند را نشان میدهد. یکی از آنها توسط یک هنرمند و دیگری توسط یک نقاش ساختمانی، نقاشی شدهاند. نوشتهای که در مرکز هریک از این آثار قرار داده شده، نشاندهندهی ارزش و قیمت هرکدام است؛ در صورتیکه هر دو، نقاشیهای یکسانی هستند، اولی به قیمت ۴۸۹ هزار دلار و دومی به قیمت ۴۲ میلیون و ۹۵۰ هزار دلار ارزشگذاری شدهاند.
بقیهی آثار دارای کیفیت استاندارد فلوکسوس[۲] هستند. بهعنوان مثال اثر تکهای از یک ابر (A Fragment of a cloud) (۱۹۶۷) یک نوارِ کتانِ قابشده است که کلمات عنوان اثر بر روی آن نقش بسته که آثار چیدمان «یُوکو اُنُو» (Yoko Ono) را به ذهن متبادر میکند که ممکن است مخاطب، سطح اجتماعی موجود در آثار هنرمند را نادیده بگیرد.
این عنوان درجشده در کاتالوگ بر گرایش اپوزیسیونیستی و پوپولیستی که او را از بیطرفی سیاسی همراستای مفهومگرایی آمریکایی جدا میسازد، تأکید میکند.
کاتالوگ، همچنین بر نقشهای متعدد او بهعنوان هنربان، معلم و نظریهپرداز تأکید دارد. «نظریهپرداز» عنوانی است که او بهتازگی پس از دریافت جایزهی سالانهی معتبر نقد هنری (College Art Association’s Frank Jewett Mather Award)، بهعنوان برترین نقد در حیطهی هنر دریافت کرد. این نمایشگاه تنها برش کوچکی از آثار او را ارائه میدهد؛ برشی که برای دیدن این شکل از پیچیدگی و تنوع، شوقبرانگیز است.
- یکی از مجموعههای خصوصی بزرگ هنر معاصر از آمریکای لاتین در شهر زوریخ.
- :Fluxus جریان سیال، جنبش میانرسانهای و شبکهای بینالمللی از هنرمندان رشتههای مختلف برای ترکیب رسانههای مختلف هنری است که در سال ۱۹۶۰ موجب نوآوری در هنر اجرایی، فیلم و ویدئو شد. این جنبش که هنوز ادامه دارد، نقش مهمی در گستردهشدن تعاریف هنر ایفا کرده است.
قسمتهای قبل از این پرونده را اینجا بخوانید: