عجایبی از الماس کوه نور و مدعیان بر سر بزرگ‌ترین الماس جهان

الماس کوه نور و اثار دزدیده شده در فلسفه موزه برای قرن بیست و یکم
الماس کوه نور و اثار دزدیده شده در فلسفه موزه برای قرن بیست و یکم
ملاحظات حقوقی و اخلاقی در اکتساب‌های موزه‌ها
قسمت یازدهم
در ادامه خلاصه کتاب فلسفه موزه برای قرن بیست و یکم
نویسنده و تلخیص
صدف کیانی

از بین تمام موارد موجود در این لیست، الماس کوه نور تنها شیء مملو از نفرین است.

کوه نور، جزو بزرگ‌ترین الماس‌های جهان است که امروزه به عنوان گنجینه خانواده سلطنتی انگلیس در برج لندن نگهداری می‌شود و چندین کشور ازجمله ایران و هند مدعی مالکیت آن هستند.

این افسانه برای هر مردی که آن را می‌پوشد بدشانسی می‌آورد، از زمانی که بریتانیا پنجاب را در سال ۱۸۴۹ به ملکه ویکتوریا واگذار کرد، تنها توسط اعضای زن خانواده سلطنتی بریتانیا پوشیده شده است.

طبق افسانه‌ها، همراه سنگ یادداشتی یادآور نفرین آن بود:

«کسی که صاحب این الماس است، صاحب جهان خواهد شد؛ اما همه بدبختی‌های آن را نیز خواهد دانست. فقط خدا یا زنان می‌توانند آن را بدون مجازات بپوشند.»

احتمالاً اصل الماس در معدن کولور هند استخراج‌شده است. اگرچه هیچ سابقه‌ای از وزن اصلی آن وجود ندارد، اما در حال حاضر دارای ۶۶ وجه و ۱۰۵.۶ قیراط است که پس از تراش در سال ۱۹۵۲ این سنگ جلوی تاج ملکه الیزابت ملکه مادر را تزئین می‌کند.

کشور هند در مورد مالکیت الماس کوه نور ادعا کرده و گفته‌ است که کوه نور به‌طور غیرقانونی تصاحب‌شده و باید به این کشور پس داده شود. در سال ۱۹۹۷ هنگامی‌که ملکه الیزابت دوم در سفری رسمی به هند به مناسبت پنجاهمین سالگرد استقلال این کشور بود بسیاری از هندی‌ها در هند و بریتانیا خواستار بازگشت الماس کوه نور به هند شدند.

در دسامبر ۲۰۱۵، یک وکیل پاکستانی به نام جاوید اقبال جعفری با ثبت دادخواستی در دادگاه، خطاب به ملکه الیزابت دوم به‌عنوان خوانده و پاسخگو برای باز پس گرفتن الماس کوه نور اقدام کرد.

جعفری مدعی شد که الماس کوه نور متعلق به ایالت پنجاب پاکستان بود اما انگلیسی‌ها در میانه سده ۱۹ میلادی که هند مستعمره آن‌ها بود این الماس را به زور گرفتند؛ اما پاکستان نمی‌تواند به‌سادگی این الماس را برگرداند چون مقامات هند نیز بارها یادآور شده‌اند که این الماس متعلق به آن‌هاست و ایران و افغانستان نیز دلایلی برای مطرح کردن ادعای مالکیت این الماس گران‌بها برخوردارند.

الماس کوه نور و اثار دزدیده شده در فلسفه موزه برای قرن بیست و یکم

الماس کوه نور که در ابتدا بر روی تخت طاووس بود، پس از جنگ ایران و هند به همراه جفت آن یعنی الماس دریای نور توسط نادرشاه از هند به ایران آورده شد. بعد از مرگ نادرشاه از روی تخت کنده و دزدیده شد و از ایران خارج گردید. پس از الحاق پنجاب در سال ۱۸۴۹، در زمان سلطنت ۱۱ ساله مهاراجه امپراتوری سیک، دولیپ سینگ که تحت تأثیر سایه حکومت می‌کرد. متحد کمپانی، گلاب سینگ، اولین مهاراجه جامو و کشمیر که قبلاً این سنگ را در اختیار داشت، توسط کمپانی هند شرقی به ملکه ویکتوریا داده شد.

قسمت‌های قبلی را اینجا بخوانید:

خلاصه کتاب فلسفه موزه برای قرن بیست و یکم | قسمت اول

خلاصه کتاب فلسفه موزه برای قرن بیست و یکم | قسمت دوم

خلاصه کتاب فلسفه موزه برای قرن بیست و یکم | قسمت سوم

خلاصه کتاب فلسفه موزه برای قرن بیست و یکم | قسمت چهارم

خلاصه کتاب فلسفه موزه برای قرن بیست و یکم | قسمت پنجم

خلاصه کتاب فلسفه موزه برای قرن بیست و یکم | قسمت پنجم

خلاصه کتاب فلسفه موزه برای قرن بیست و یکم | قسمت ششم

خلاصه کتاب فلسفه موزه برای قرن بیست و یکم | قسمت هفتم

خلاصه کتاب فلسفه موزه برای قرن بیست و یکم | قسمت هشتم

خلاصه کتاب فلسفه موزه برای قرن بیست و یکم | قسمت نهم

خلاصه کتاب فلسفه موزه برای قرن بیست و یکم | قسمت دهم