خلاصه کتاب هنر مسیحی

خلاصه کتاب هنر مسیحی | مقدمه
انتشارات افق | نویسنده: بت ویلیامسن |مترجم: هادی ربیعی 

سایت تندیس تلخیص محدثه شادمهر

هنر مسیحی برخلاف واژه‌هایی که برای دسته‌بندی هنر به‌کار می‌رود، واژه‌ای نامتعارف است. چرا که این هنر به تاریخ یا منطقه‌ی خاصی نمی‌پردازد. بلکه هنری را وصف می‌کند که شامل اهدافی خاص، صورت‌ها و سبک‌های زیادی است.پژوهش در هنر مسیحی از این لحاظ حائز اهمیت است که با طیف گسترده‌ای از موضوعات مختلف در ارتباط است. از جمله می‌توان به تاریخ، سیاست، الهیات و فلسفه اشاره کرد.


این هنر علاوه بر بسترسازی به منظور تولید تصویر برای داستان‌های کتاب مقدس و پیام‌های الهیاتی، اغلب برای بیان هویت‌های فرهنگی، اندیشه‌های فلسفی و دیدگاه‌های سیاسی خاص نیز به‌کار رفته است.
مسیحیت از فرهنگ دینی یهودیت بسط یافت و از الهیات و وحی یهودی، در قالب آنچه به عهد عتیق، یعنی نخستین بخش از کتاب مقدس، بدل شد، بهره جست.
هنر مسیحی
در آیین یهود به دلیل ترس از بت‌پرستی بازنمایی تصویر از خداوند منع شده بود که همین امر به بدگمانی‌شان به هنر دینی دامن زد. متون عهد عتیق، بت‌ها را به‌عنوان ساخته‌ی بشر تعریف کرده که از هیچ ماهیت الهی برخوردار نیستند و در نتیجه شایستگی بازنمایی پروردگار را نیز ندارند.
به دلیل آن‌که مسیحیت از رم گسترش یافت، از هنر فرهنگی یونانی_رومی بسیار تأثیر پذیرفت. و همین امر در زمینه بازنمایی تصویر در هنر مسیحی از یهودیت متمایز شد، به این معنا که اهمیت بازنمایی از خدای مسیحی، مؤثر واقع گردید.هنر مسیحی
کهن‌ترین نمونه‌های به‌جا مانده از هنر مسیحی در دخمه‌هایی در رم یافت شدند. دخمه‌ها، گوراتاق‌های زیرزمینی تودرتویی بودند که اقلیت مسیحی مردگان خود را در آن‌ها به خاک می‌سپردند.هنر مسیحی

اطلاعات دقیقی از تاریخ نخستین دیوارنگاره‌ها در دخمه‌های مسیحی در دست نیست، اما آن‌طورکه از شواهد باستان‌شناسی پیداست این تصاویر که به صورت دیوارنگاره‌ و رنگ لعابی اجرا می‌شده‌اند به قرن سوم بازمی‌گردند.
مضمون بیشتر این تصاویر خاکسپاری با تأکید بر امید، آرامش و تسلی بوده است. جالب آن‌جاست که تصاویر مربوط به مصلوب شدن عیسی مسیح به‌ندرت در دخمه‌ها به چشم می‌خورد.
تصویر شبان از تصاویری بود که به‌طور ویژه‌ای در هنر مسیحی اولیه به چشم می‌خورد، که نمادی است از مراقبت و محافظت.
با رجوع به متون کهن‌تر نیز درخواهیم یافت که در هنر یونان نیز شبان به چشم می‌خورده است. هرمس گاهی در حال حمل گوسفند یا قوچی به تصویر کشیده شده است. هنر مسیحی

از دیگر تصاویری که می‌توان در دخمه‌ها به آن‌ها اشاره کرد “بشارت و تقسیم نان در شام آخر” است. و همچنین پرداختن به مضامینی همچون رهایی از مرگ و غلبه بر آن که عبارت‌اند از: “دانیال در لانه‌ی شیر” یا سه مرد در کوره‌ی آتش”و “برخاستن لعازر از گور در انجیل یوحنا”.
هنر مسیحی
هنر مسیحی
با روی کار آمدن کنستانتین، امپراطور روم، در سال ۳۱۳ میلادی آیین مسیحیت به طور رسمی شناخته شد.
وی پایه‌های قدرت خود را در قسطنطنیه (استامبول امروزی) بنا نهاد. که پیش‌تر از آن بیزانس خوانده می‌شد.
امپراطوران بیزانس به علت وقایع سیاسی و موقعیت‌های شخصی، پایتخت امپراطوری خود را به‌طور مداوم تغییر می‌دانند که همین امر باعث گردید تا آثار تاریخی هنر مسیحی اولیه مربوط به این دوره علاوه بر قسطنطنیه در مراکز مختلفی، از جمله شهرهای میلان و راونا در ایتالیا نیز یافت شود.
مهم‌ترین آثار هنر مسیحی اولیه در این دوره اغلب تزئینات معماری مخصوصاً معرق‌هایی است که می‌توان آن‌ها را در کلیساهای جامع و جدید مسیحیت رؤیت کرد؛ در این میان کلیسای باشکوه ایاصوفیه(سوفیای مقدس) که امپراطور یوستینیان طی سال‌های ۵۳۲تا۵۳۷ بنا نهاد و نیز کلیساهای سن‌آپولیناره و سن‌ویتاله در راونا به عنوان نمونه‌هایی از این هنر قدیمی می‌درخشند.هنر مسیحی

 

هنر مسیحی

نقاشی‌های موجود در این کلیساها به طرز قابل توجهی از منظر صورت و محتوا با نقاشی‌های دخمه تفاوت دارند. این تصاویر با اقتدار و شکوه‌شان مذهب را با امپراطوری پیوند می‌زنند، اما وجه تشابه این تصاویر با دیوارنگاره‌های دخمه‌ها در آن است که از به تصویر کشیدن مسیح مصلوب اجتناب ورزیده‌اند؛ در حالی که همین تصویر در اروپای غربی بعدها اهمیت بسیاری یافت.

تصویری که در پایین مشاهده می‌کنید در کلیسای سن‌ویتاله و به سفارش بنیان‌گذار آن اسقف اکلسیوس به تصویر کشیده شده است.هنر مسیحی

درباریان و نظامیان، امپراطور یوستینیان را (که در مرکز تصویر است و تاج پادشاهی بر سر دارد) همراهی می‌کنند.
رابرت میلبرن معتقد است که این معرق‌ها به‌طور غیر مستقیم اشاره به این دارند که «پادشاهی زمینی امپراطور به نحوی بازتاب حکومت آسمانی عیسی مسیح است.»
این نحوه‌ی به‌هم پیوند زدن تصویرپردازی مسیحی با تصویرپردازی شاهانه را می‌توان به اشکال مختلف در مسیحیت شرقی و غربی مشاهده کرد که در این بین برخی از حامیان مالی و اهداکنندگان آثار هنری که از شاهان و حکمرانان قلمداد نمی‌شدند نیز خود را به تصاویر مسیحی افزودند.
دیگر هنر چشمگیری که می‌بایست به آن اشاره کرد هنر شمایل است. مورخان هنر اصطلاح آیکون (شمایل)، را از اصطلاح یونانی اییکون که هرگونه تصویری را دربرمی‌گیرد اتخاذ کرده‌اند.
هنر مسیحی
قدیمی‌ترین شمایل‌هایی که اکنون موجود است به قرن ششم میلادی بازمی‌گردند. با بررسی متون اولیه‌ی مسیحی دریافتند که علی رغم حکم ممنوعیت تقدیس تصویر یا بت از سوی عهد عتیق، مسیحیان از سال ۲۰۰ میلادی شمایل‌ها را تقدیس می‌کرده‌اند.
مسیحیان بر این باور بودند که تصاویر کشیده شده شباهت دقیق و معتبری با قدیسین دارد در حالی‌که شمایل‌های اولیه مسیح بیشتر بر نوعی فرم کلی مبتنی بوده است که می‌توان نقاط اشتراک آن را در خدایان بزرگ یونانی و رومی مشاهده کرد.
در دوران مسیحیت اولیه و دوران قرون وسطی باور رایج بر این بوده که شمایل مریم عذرا که در اختیار صومعه‌ی اُدی‌گرتا در نزدیکی کلیسای ایاصوفیه در قسطنطنیه قرار داشت، پرتره‌ی معاصر مریم مقدس بوده که قدیس لوقا، نگارنده انجیل، آن را به تصویر کشیده است.
این شمایل به مثابه‌ی تمثالی از مادر خدا قلمداد می‌شد. تصویری که اِل گرِکو در این زمینه کشیده است بسیار جالب توجه است به دلیل آن‌که این تصویر، یک شمایل است و بر این اساس شمایلی در دل شمایلی دیگر تصویر شده است.
هنر مسیحی
ترکیب‌بندی اثر به‌گونه‌ای است که مخاطب شمایل ادی‌گرتای اصل را به شکل مشهورش می‌بیند، یعنی به این صورت که مریم عذرا با دست راست خود به کودک اشاره می‌کند.
شمایل اِل‌گرِکو درست کیشی و اعتبار تصاویر دینی را به‌طور کلی و این‌گونه‌ی خاص از شمایل را به‌طور ویژه تأیید می‌کند.
در زمان امپراطور بیزانس، لئوی سوم(۷۱۷-۷۴۱)، شمایلی از عیسی مسیح را که بر دروازه‌ی کاخ امپراطوری به نمایش گذاشته شده بود، در ملاعام برداشت و در سال ۷۲۶ به‌طور رسمی علیه شمایل فرمان صادر کرد. و این فرمان تا جایی به طول انجامید که تمامی کلیساها از شمایل خالی شدند. آن‌ها بر این باور بودند که چنین تصاویری تنها قادرند ماهیت بشری مسیح و نه ماهیت الهی وی را به تصویر بکشند. از سویی مدافعان، ساختن و به‌کاربردن شمایل‌های مسیح را نمایشی از ماهیت بشری عیسی مسیح در نظر گرفتند بی‌آنکه از ماهیت الهی وی کاسته شود.
از سال ۸۴۳ به بعد، شمایل به عنوان نماد هویت معتقدان راست‌کیش رسمیت یافت و باورپذیری این‌که شمایل اُدی‌گرتای مریم عذرا را قدیس لوقا کشیده به یکی از محورهای اساسی در تأیید شمایل‌ها تبدیل شد.
هنر مسیحی
بدین ترتیب هنر مسیحی از قرت نهم میلادی به بعد، به‌طور جدی در بطن آیین و عبادت مسیحی جای گرفت.
پس از نهضت پروتستان در قرن شانزدهم میلادی، اصلاحگران علیه فضای داخلی پرزرق و برق داخل کلیساهای کاتولیک و علیه آنچه به عنوان تکیه بر کتاب مقدس قلمداد می‌کردند عکس‌العمل نشان دادند.
امروزه تصویرپردازی مسیحی جزئی از ساختار فرهنگ غرب به شمار رفته و بخشی از اصطلاحات وسیع در عالم هنر می‌باشد. به‌گونه‌ای که حتی بعضی از مسیحیان، دنیای مدرن را دنیایی پسامسیحی نامیده‌اند و به لحاظ اهمیت تاریخی فوق‌العاده‌ی مسیحیت طی دوهزار سال گذشته، همچنان در پی یافتن اندیشه‌های نهفته در برخی مضامین اصلی آن برای دستیابی به سواد بصری کامل در دنیای مدرن هستند.

[divider style=”solid” top=”20″ bottom=”20″]

قسمت‌های بعد از خلاصه کتاب هنر مسیحی را اینجا ببینید:

[divider style=”solid” top=”20″ bottom=”20″]

برخی مطالب مرتبط با این مبحث:

[/one_half_last]