چهرهنگاری در ایرانباستان تا ابتدای دورهی صفوی
قسمت اول
سایت تندیس به قلم مهسا کریمی
در شمارههای گذشته چهرهنگاری از دوران باستان تا ابتدای دورهی نوزایی در غرب و نیز چهرهنگاری در چین و هند مورد بررسی قرار گرفت. در شمارهی حاضر و نوشتار بعدی به چهرهنگاری در هنر ایران تا ابتدای دورهی صفوی که همزمان با دوران نوزایی است، خواهیم پرداخت. پس از آن به بررسی تطبیقی بین هنر غرب و شرق از ابتدای سدهی پانزدهم میلادی میپردازیم.در دورهی نوسنگی در فلات ایران، پیکرههای حیوانات و پیکرههای کوچک انسان [که بیشتر زن بوده] کشف شدهاند، پیکرههایی ساده و رشد نیافته که در تمام آثار آن دوران یکسان است. نمونهی دیگر پیکرهی درشت انسان دو جنسی است که از سنگ صابون ساخته شده و در تپه یحیی کشف شده است.
پیکرتراشی واقعی ایران باستان در دورهی شهرنشینی (هزارهی چهارم پیش از میلاد) در شوش پدید آمد. پیکرههای کوچک زنان و مردان زانو زده که برای استفاده در معابد ساخته میشدند. از سدههای نخستین پیش از میلاد تا حدودی تندیسهای مستقل شکل گرفت.هنر هخامنشی درباری مذهبی بود که در ستایش مقام پادشاه بهکار میرفت. هنر هخامنشی هنری ترکیبی از فرهنگ و هنر اقوام و مللی بود که زیر پرچم این پادشاهی بزرگ زندگی میکردند. هنرمندان هخامنشی برای هرچه بهتر کردن آثار خود، با بهرهگیری از هنر ملل مختلف و ترکیب آنها به هنری یکپارچه دست یافتند. هرچند این هنرمندان برای بروز تمایلات شخصی جایی نداشتند و تمام هنر در خدمت پادشاهان بود. پیکرتراشی نخستین هخامنشی تحتتأثیر فرهنگهای بینالنهرین، مصر و یونان بوده است. با اینوجود هنرمند ایرانی برای حفظ ویژگیهای شرقی کمتر به طبیعتگرایی یونانی و بیان حس شخصی چهره توجه نشان داده است و این مسأله باعث ایجاد سبک رسمی هخامنشی شده است. تفاوت بین هنر چهرهنگاری یونانباستان و چهرهنگاری ایرانباستان، تفاوت بین هدف و نهایت مطلوب غرب و شرق است. یونانیان با طبیعتگرایی و کانون توجه قرار دادن انسان، به تفکر و هنر انسانمدارانه پرداختهاند، در مقابل ایرانیان با نگاه نمادگرایانه و توجه ویژه به قدرت آسمانی و تعلیمات زرتشت بیشتر نگاهی مذهبی به هنر داشتند؛ هرچند در بعضی آثار نیز نمود تأثیرات سایر تمدنها بیشتر دیده میشود. یکی از نمونههای مشخص، تندیس سنگی از داریوش اول است که در مصر تولید شده و با وسواس زیاد در حفط تناسبات، به جزییات بسیار پرداخته شده است. در نقشبرجستههای هخامنشی موجود در تختجمشید پیکرهها در حالت ایستا نقش شدهاند و اندازهی سر به نسبت بزرگتر از بدن است. افراد شبیه به هم نقش شدهاند اما تفاوتهایی در جزییات وجود دارد. در پیکرههای هخامنشی اندازهی سر دور از واقعیت است؛ اما اندازهی بدن نزدیک به واقعیت است. به لحاظ اندازه پیکرهی پادشاه بزرگتر از بقیه کندهکاری شده و این تفاوت ابعاد بین هدیه آورندگان نزد پادشاه که غیر پارسی بودند نیز قابل مشاهده است. برخلاف پیکرههای تختجمشید، در کندهکاریهای بیستون تناسبات هنر هخامنشی بیشتر تحتتأثیر هنر بینالنهرین بوده و در پیکرهها پویایی دیده میشود.چشم در چهرهنگاری ایرانباستان اهمیت بسیاری داشته و این مهم در هنر بینالنهرین نیز دیده میشود. در تندیسها برای جلوهی بیشتر چشم از گلولههای گلی و گاه جواهر استفاده میکردند و در اندازه نیز کمی اغراق دیده میشود. در حالیکه بدنها از پهلو نشان داده شده، چشم به دلیل اهمیت و تأثیر بیشتر بر بیننده از روبرو نقش شده است. اهمیت چشم در چهرهنگاری ایران مختص دوران باستان نیست و در دوران پس از اسلام و در نگارگری نیز قابل مشاهده است. پیکرههای موجود در نقشبرجستهها به تناسب اهمیت و جایگاه اجتماعی با هم متفاوت هستند. پیکرهها به غیر از پادشاه در ظاهر چهره شبیه به یکدیگرند و فردیت کمتر دیده میشود. در چهرهنگاری دوران هخامنشی چهرهی زنان موجود نیست با اینکه در کتیبههای بهدست آمده حضور اجتماعی زنان ثبت شده است. بیشترین جلوهی هنر چهرهنگاری هخامنشی در پیکرتراشی و نقشبرجستههای بهکار رفته در معماری آن دوران مشهود است. ایرانباستان منبع بزرگی از انواع سنگها و گلرس برای حجاری و قالبریزی بوده است؛ با توجه به این ویژگی اقلیمی پیکرتراشی و نقشبرجسته در معماری، رواج فراوانی داشته است.
در شماره آینده به بررسی ویژگیهای چهرهنگاری پس از هخامنشی خواهیم پرداخت
منابع:
۱ نقاشی ایران از دیرباز تا امروز.رویین پاکباز. انتشارات زرین و سیمین.چاپ سوم ۱۳۸۳
۲ دایرهالمعارف هنر.رویین پاکباز.انتشارات علمیفرهنگی.چاپ اول۱۳۸۰
۳ هنر در گذر زمان. هلن گاردنر. محمد تقی فرامرزی. انتشارات مازیار. چاپ چهاردهم۱۳۹۴
۴ تاریخ تمدن. ویل دورانت. احمد آرام،عسگر پاشایی،امیرحسین آریانپور. جلد یک(مشرق زمین).انتشارات علمیفرهنگی.چاپ چهاردهم۱۳۹۰
۵ هنرهای ایران. ر دبلیو فریه. پرویز مرزبان. انتشارات فرزانفر. چاپ اول۱۳۷۴
۶ سیر و صور نقاشی ایرانی. آرتور پوپ. یعقوب آژند. انتشارات مولی. چاپ اول۱۳۷۸
۷ مقاله چهرهای ازلی. امیر فرید. کتاب ماه هنر. شماره ۱۰۲ و ۱۰۳ بهمن و اسفند۱۳۸۵
۸ ایرانباستان. رومن گریشمن. یعقوب آژند. انتشارات مولی. چاپ اول۱۳۸۵
شمارههای بعد از پرونده چهره نگاری در ایران باستان را اینجا بخوانید:
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
تاثیر هنر یونان بر چهره نگاری ایران باستان
تاثیر هنر یونان بر چهره نگاری ایران باستان قسمت دوم سایت تندیس به قلم مهسا کریمی در شمارهی پیشین چهرهنگاری ایران از دوران نوسنگی تا پایان دوران هخامنشی بررسی شد. در ادامه وضعیت چهرهنگاری در پی ورود یونانیان به ایران و اثرات این وضعیت سیاسی بر هنر و بهویژه چهرهنگاری بررسی میشود. جلوهی آشکار و قابل استناد چهرهنگاری ایرانباستان در نقشهای روی ظروف سفالی، مفرغینهها، صخرهنگاریها و بیش از همه در نقشبرجستهها دیده میشود. این پیکرهای ایستا که بیشتر به […]
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
چهرهنگاری در ایران دوره ساسانیان
چهرهنگاری در ایران بخش سوم | دورهی ساسانیان سایت تندیس گردآوری وتالیف: مهسا کریمی “درگیری همیشگی هنرمند ایرانی، با نوعی ایجاد فضای ماورایی و دوری از عینیتسازی و استفاده از تصویر ذهنی و خلق اثر هنری بوده است.”[پوپ] پیکرتراشی و نقشبرجسته در دوران ساسانی رواج فراوان داشته و تعداد نقشبرجستههای باقیمانده از این دوران بسیار بیشتر از دورههای سلوکیان و اشکانیان است. بهطور کلی در ایرانباستان نقشبرجسته بیش از پیکرتراشی سهبعدی رواج داشته است. ریشهی این موضوع در نوع تفکر […]
شماره های قبل از پرونده پرتره نگاری را اینجا دنبال کنید:
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
چهرهنگاری در هند | ترسیم چهره با ذهن و حافظه خود
چهرهنگاری در هند | ترسیم چهره با ذهن و حافظه خود پرونده پرتره| چهرهنگاری در هند| قسمت دوم سایت تندیس گردآوری و تالیف: مهسا کریمی قسمت قبل از چهرهنگاری در هند را اینجا بخوانید: پرونده پرتره | چهرهنگاری هند | قسمت اول در شمارهی گذشته بخشی از چهرهنگاری در هند باستان بررسی شد. همانگونه که دیدیم نقش اعتقادات دینی در هنر هندی بسیار قابلتوجه بوده است. هنر هند با رواج بودیسم تحت تأثیر این آیین قرار گرفت. چهرهنگاری بودایی اولین نشانههای […]