بخش ششم/ هنر بیزانسی حتی هنگامی که در خدمت امپراطوران بود، خصلت دین سالارانه‌اش را حفظ کرد؛ زیرا امپراطور فرمانروای الهی به شمار می‌آمد. وظیفه‌ی هنرمند بیزانسی برگردانیدن افکار و نظرات علمای الهی به زبان هنر بود؛ و از این رو، هنر فاقد شخصیت فردی، و مقید به سنت بود."
چهره‌نگاری در دوران امپراطوری پسین تغییرات زیادی داشت. "ساخت پیکره‌ها و تک‌چهره‌های امپراطوران سالخورده در روم تازگی نداشت، ولی پیکره‌ها و تک‌چهره‌های مارکوس نخستین پیکره‌هایی بودند که در آنها یک امپراطور روم با قیافه‌ی خسته، اندوهگین و حتی نگران ظاهر می‌شد. نخستین بار است که خستگی و فرسودگی حاصل از جنگ‌های پیوسته در مرزها و سنگینی بار فرمانروایی بر یک امپراطوری پهناور جهانی، نشانه‌های خود را در چهره‌ی یک امپراطور به تماشا می‌گذارد.