وانگ کینگ سانگ و آی وی وی در تقابل با فرهنگ مصرف گرایی در چین
آشنایی با عکاسان معاصر در پرونده آنچه برعکس مینماید
سایت تندیس ترجمه امیر کوشامنش
وانگ کینگ سانگ: wang qingsong
اگر محیط گالری را به منظومه شمسی تشبیه کنیم که در آن عکاسان مختلف با دوربینهای متنوع خود عکسهایی از سیارات مختلف گرفته باشند، بیشک عکسهای وانگ کینگ سانگ را میتوان خورشید آن منظومه نامید. عکسهایی که قسمت به قسمت عکسبرداری شده و به هم چسبیده شدهاند و در نهایت یک عکس بزرگ را بوجود آوردهاند. با درنظر گرفتن اینکه هر عکس از چندین نگاتیو قطع بزرگ در ابعاد ۸ در ۱۰ اینچ تشکیل شده است، تصور ما از اثر نهایی بسیار غولپیکر خواهد بود. شاید وانگ تنها از این طریق و با بهکارگیری بیشترین جزئیات و بازیگران صحنه میتواند حجم بالای انتقاد خود را به زندگی و فرهنگ مردمان سرزمیناش نشان دهد. عکسهایی که اگرچه در نگاه اول اغلب سرگرمکننده به نظر میرسند، اما به هزاران دلیل، چشم برداشتن از آن را نیز سختتر میکنند. به گفتهی وانگ کینگ سانگ: «اگر شما در این جامعه زندگی میکنید باید با آن مواجه شوید، نگاه کنید و سوالات خود را در مورد آنچه میبینید مطرح کنید.»
وانگ چینگ سانگ به عنوان یک هنرمند مستقر در پکن، در مواجه مستقیم با تأثیر فرهنگ معاصر غربی بر مدرنیست چینی قرار داشته و توانسته از طریق آثار تولیدی خود دیدگاههایش را در مورد مسائل اجتماعی و سیاسی جاری این روزهای چین مطرح کند.
اغلب کارهای وانگ نیاز به مشارکت جمعیت زیادی برای ساختن تصویر دارد. او بسیاری از کارهای خود را در فضای استودیوهای بزرگ و با استفاده از تکنیکهای ساخت فیلم و کارگردانی تولید میکند. کارهای اخیر او به سمت رسانه مورد نظرش یعنی فیلم حرکت کرده و هنرمند در حال شناخت تکنیکهای فیلمسازی برای ساختن یک فیلم بزرگ است.
وانگ چینگ سانگ در سال ۱۹۶۶ در دارچینگ، استان هیلونژینگ چین متولد شد. او از آکادمی هنرهای زیبای سیچوان فارغالتحصیل شد و در حال حاضر در پکن زندگی میکند.
وانگ اغلب در عکسهایش حضور دارد. نگاه او در اغلب عکسهایش به سوی تماشاگر بوده و گاهی به عنوان یک بیننده یا شاهد وضعیت سیاسی و اجتماعی، و گاهی به عنوان یک سرباز که در برابر نفوذ فرهنگ غرب مبارزه میکند در عکس حضور دارد. او با استفاده از نگاه طنزآلود خود سعی در اغراق و برجسته کردن این مسائل داشته تا مخاطب توانایی سوال کردن و پاسخ گرفتن را داشته باشد.وانگ چینگ سانگ از دوربینهای قطع بزرگ برای گرفتن عکسهایش استفاده میکند. او نگاتیو عکسها را اسکن کرده و سپس چاپ میکند. دلیل بهکارگیری این روش تولید عکسهایی با کیفیت بالا و جزئیات دقیق است که میتوانند در مقیاس بزرگ چاپ شوند. هنگامی که او شروع به عکاسی کرد دوربینهای آنالوگ در دسترس بودند و به راحتی در محیط استودیو استفاده میشدند (دوربینهای دیجیتال گران بوده و کیفیت آنها به خوبی فیلمهای قطع بزرگ نیست) به همین خاطر او این روش را ترجیح داد.در یکی از کارهایش با نام «تاریخ مقبره»، قسمتهای مختلف کار با یک دوربین قطع بزرگ ۸ در ۱۰ اینچی عکاسی شد و پس از اسکن فیلم و اتصال آنها به هم (بوسیله ابزار دیجیتال) در غالب یک کار ۴۲ متری چاپ شد. عکسهای وانگ کمدیهای سیاه، نمایشی و پوچ هستند، و تبلیغات توخالی فرهنگ مصرف را در چین نشان میدهند. برای مثال در کار «حمام» (۲۰۰۰) هنرمند در یک استخر محصور شده با میوههای پلاستیکی، بطریهای کوکاکولا و خانمهای رنگارنگ نشسته که همهی آنها بهطور شدیدی خسته به نظر میرسند. کارهایی مثل «یاوچی فیستا» (۲۰۰۵) با شکوهتر و لطیفتر هستند. صحنهی افسانهایی از بهشت که در آن چینیهای برگزیده با بدن برهنه با پاهای روی هم و لبان جمع شده در عکس حضور داشته و پریشان، مضطرب و حتی شرمسار به نظر میرسند. آقای وانگ هنرمندی است که همهی این صحنهها را در انباری شبیه استودیوهای فیلمسازی میسازد. عکسهای او بیشتر شبیه پرترههای گروهی از آدمهای عجیب و غریب هستند. اگرچه اغلب سرگرمکنندهاند، اما از یک قصهی خندهدار محض فراترند و با دلایل فراوانی میتوان گفت که عکسهای او پس از خندهای که در نگاه اول به لب مینشانند نگاه ما را به خود جذب کرده و چشم برداشتن از آن را سختتر میکنند.در حقیقت، در کارهای آقای وانگ تلخی قابل لمسی وجود دارد که اغلب در سیمای لوگوی شرکتها و یا چهرهی مردم بیکار نمایان میشود. در جایی که مائو و انقلاب فرهنگی، کشورهای سنتگرایی مانند چین را نابود کردهاند، با رونق جدیدی در حال پر کردن این خلوت فرهنگی با لذتهای مادی جدیدتر هستند. آقای وانگ نشانههای پیشرفت جامعه را در بندگی بیهدف هموطنان خود به مصرفگرایی نخ نما شده (از جمله مقبولیت برندهایی نظیر مکدونالد و جک دنیلز در بین مردم) تصویر کرده است. به نظر میرسد او نه تنها از واردات کالاهای مبتذل غرب دلگیر است بلکه از راه مصرف حریصانه آنها توسط مردم نیز متأسف است. چیزی که یک بار آن را با نام «توطئه سودمند» توصیف کرده است. او بیان میدارد که: «زمانیکه مکدونالد به چین آمد، در تفننیترین بخش پکن افتتاح شد، به طوریکه مردم گمان میکردند که مکدونالد یک غذای خوبِ رسیده از غرب است.» هزاران نفر برای خوردن همبرگر به آنجا هجوم آوردند، و بسیاری در فروشگاه مهمانیهای باشکوهی گرفتند. هنرمند از این سوءتفاهم دلگیر شد و اقرار کرد که تنها چند سال بعد متوجه شده که مکدونالد چیزی جز یک فست فود زنجیرهایی نیست.آقای وانگ به عنوان یک نقاش آموزش دیده، در اواسط دههی ۱۹۹۰ به عکاسی روی آورد، او معتقد بود که این شیوه برای ثبت پویایی چین بهتر است. او تصدیق میکند که هنرمند بودن در چین «فریبکارانه» میباشد «بهترین دانشجو بهترین دنبالکننده است». آقای وانگ هم مانند هنرمند معروف چینی، آی وی وی، که استودیواش را چندی پیش مقامات دولتی تخریب کردند، بیان داشت که این هنرمندان هستند که وظیفهی تعیین مرزها را برای مطرح کردن سوالات در سیستم یکپارچه فرهنگ چینی به عهده دارند. او میگوید: « ما باید به آنچه واقعی است و آنچه نیست شک کنیم. »« ما باید قضاوت خودمان را انجام دهیم. »
نمایشگاههای انفرادی هنرمند به شرح زیر میباشد:
- یک دنیا، یک رویا ۲۰۱۶، ۲۰۱۴،
- پشت صحنهها (۲۰۱۵)
- هرچیزی ممکن است (۲۰۱۵)
- تاریخ مقبره ۲۰۱۳،
- زمانیکه جهانها با هم برخورد میکنند ۲۰۱۱
- سه پروژه ویدئویی ۲۰۱۰
- وانگ کینگ سانگ ( چین ۱۹۶۶) ۲۰۰۹
- وحشت، ترس، خشونت ۲۰۰۸
- اخطار
- چین: گذشته، حال، آینده ۲۰۰۷
- متفکر ۲۰۰۷
- دیروز، امروز، فردا ۲۰۰۶
- رمانتیک ۲۰۰۴
- حوادث روزانه ۲۰۰۴
- سفر شبانه لائو لی ۲۰۰۳
- پروژههای ویژه تابستان ۲۰۰۲
- زندگی باشکوه ۲۰۰۰
و نمایشگاههای گروهی مختلف از سال ۱۹۹۶ تاکنون
قسمتهای قبل از پرونده آنچه برعکس مینماید آشنایی با عکاسان معاصر جهان را اینجا بخوانید:
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
از تاخوردگی تا امپرسیونیسم در عکاسی در آثار آدام جپیسن
از تاخوردگی تا امپرسیونیسم در عکاسی در آثار آدام جپیسن آشنایی با عکاسان معاصر در پرونده آنچه برعکس مینماید سایت تندیس ترجمه امیر کوشامنش آدام جپیسن Adam Jeppesen جپیسن که همیشه به دنبال کشف مواد و تکنیکهای چاپ گوناگون بوده مشتاقانه توانسته است به سطح صاف عکس نفوذ کرده و لطافت و بیحسی را منتقل و هوشیاری را نفی نماید. شاید او با تبدیل عکس به معمای پازلی سعی در اثبات این قضیه دارد که تصویر نهایی چیزی جز چینش قطعات دریافتی […]
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
گای تیلیم عکاس برجسته آفریقای جنوبی
گای تیلیم عکاس برجسته آفریقای جنوبی آشنایی با عکاسان معاصر در پرونده آنچه برعکس مینماید سایت تندیس ترجمه امیر کوشامنش گای تیلیم guy tillim وقتی به عکس های هنرمند عکاس مستندساز «گای تیلیم» نگاه میکنم اولین چیزی که با آن مواجه میشوم سکوتی است که در عکسها وجود دارد. حتی عکسهایی که آدمها در آن، موضوع اصلی داستان هستند. انگار دیالوگی بین آنها رد و بدل نمیشود و یک انتظار نگرانکننده و افسردهای با تحریک فضای مخرب محیط در چشم آنها […]