نقدی بر نمایشگاه «از کجا به کجا» با هنربانی سروش میلانیزاده در گالری ثالث
مسیر اندیشه هنرمند تا خلق اثر
سایت تندیس به قلم جاوید رمضانی
واژه شهود intuition را ابتدا به حدس ترجمه کردهاند. تبدیل معنایی این واژه به شهود ناشی از تطور ذهن چند لایـه متفکران ایرانی بود. اگرچه همچنـان مـیتـوان در شـهود رگـههـایی از مفهوم حـدس را مشاهده کرد، امـا دغدغـههـای شـهود گرایانـه در تاریخ اندیشه همچنـان ابهـام معنـایی ایـن واژه را افزون کرده است. برای هنرمندان شهود فراتر از نیروی ابتدای تفکر عقلانی است.
میتوان آنرا مترادف مطالعه در کنار تخیل یا انگاه درک معانی دانست. این معانی هسته اولیه شکل گیری یک اتفاق هنری است این اتفاق در گذشته محدود به تولید شئ و اثری میگردید که در قامت اثر هنری دیده میشد. ولی امروز این اثر با گسترش معنای هنر جایگاهی فراتر از تولیدی مادی دارد. این به معنای رویکردی پژوهشی به مقولات پیرامون انسان از مسیر هنر است.
ساز و کار مراحلی که منجر به خلق هنر میگردد در خلوت اندیشه هنرمند نه تنها با نظام عقلی بلکه بر اساس این نیروی متخیله و درگیری آن با فاهمه انسان از هستی اطراف آغاز میگردد.
این هفته در گالری ثالث شاهد بر پایی دومین نمایشگاه تحت عنوان «از کجا به کجا» هستیم . نام گذاری این اتفاق استوار به بررسی مسیر اندیشه هنرمندان صاحب نام معاصر ایرانی است و مسیری که به خلق آثارهنری آنان منتهی گردیده. در کنار هم قرار دادن مطالعات اولیه آنان و تجمیع دست نوشتهها و یادداشتها و به قول نگارنده بیانیه نمایشگاه انگارهها و جستجوهای نخستین قبل از خلق اثر خود جایگاهی قابل اعتنا و مهم دارد. انتخاب این متون و یادداشتهای تصویری دوازده هنرمند از رسانههایی متفاوت مانند ادبیات و موسیقی و نقاشی و گرافیک و مجسمهسازی از یک نسل عملی هوشمندانه است که توسط هنربان این کارنما سروش میلانیزاده انجام گردیده.
میلانی زاده متولد ۱۳۵۷ و دانش آموختهی هنر عکاسی از دانشکده هنر و معماری دانشگاه ازاد است. او از سال ۱۳۷۸ فعالیت پیوسته و حرفهای خود را آغاز کرد ، در کارنامه وی نمایشگاههای متعددی را میتوان دید که عمده آن با رسانه عکاسی شکل گرفتهاند. تطور وی از نظام عکاسی مستند هنری به آثار مفهومی و ارائه چیدمان و عکاسی صحنه آرایی شده مشهود است.
کسب تجربه به جهت تولید آثارش نظام فکری میلانی زاده را پیچیدهتر نمودهاست. وی با جستجوی چگونگی خلق اثر هنری موفق، توسط بزرگان این عرصه، ایده بازتاب این مسیر در شکل نمایشگاهی را در سال گذشته محقق نمود. بازتاب عمل وی با استقبال هنرمندان مواجه گردید. معمولا هنرمندان در گذر از جریان آموزش مدارس هنری تا حضور در عرصه حرفهای به فقدان آموزشها و تواناییهای خود پی میبرند و این فقدان انگیزه پژوهش و درک کاستیهاست. زکاوت میلانی زاده در نگاه کلی وی از شرایط و نیازهای هنرمندان او را از وادی هنرمند به ساحت هنربان ارتقا داده. گرچه خود وی تاکیدی بر هنرمند بودن خود دارد. ولی باید پذیرفت که نظام دیداری و تنظیمات چیدمانی و انتخاب ظریف این قطعات مطالعه اساتید، حاکی از توانایی او در جایگاه گردآورنده و نظام دهنده یک نمایش موفق است.
در معنای کلی میلانی زاده به کمک ماده خام هنرمندان نسل پیش از خود آنچنان که در آثار متاخر عکاسی وی دیده میشود چیدمانی انجام داده که فارق از معنای مورد نظر تک تک این دوازده هنرمند توانا است.
وی با تکیه بر مطالعات هنرمندان خود اثر هنری دیگری در قالب یک نمایشگاه آفریده است. سوال در اینجاست که آیا نابترین دریافتهای شهودی اساتیدی مطرح و قدرتمند خود به تنهایی مخاطب را اقناع نمیکند؟ چالش پیش رو، ارائه سوالاتی است که میلانی زاده مدعی خلق آنان است، این سوالات به نوعی در هر نمایشگاه پژوهشی مطرح میگردد و ممکن است هنرمند یا هنربان پاسخی به این سوالات نداشته باشد و متعهد به پاسخ هم نمیباشد و اگر بخواهیم رویکرد وی را در ارائه آثار هنرمندان بدانیم باید نگاهی دقیقتر به نمایشگاه داشته باشیم.
از منظر نگارنده گرداورنده این مجموعه در یک نقطه نتوانسته است به هدف خود دست یابد. و آن در نظر گرفتن مخاطبان عام است. مسئله این است که مخاطبان حرفهای با آثار بسیاری از اساتید آشنا هستند ولی مخاطب عام برای درک نگاه و پرسش اساسی میلانی زاده متری برای قیاس اثر تمام شده اساتید و مقایسه با مشقهای اولیه این اثار ندارند. گویا طراح نمایشگاه تنها با طبقه خواص به گفت و گو پرداخته است. بطور مثال آیا بیننده غیر حرفهای با دیدن طراحیهای اثار استاد خاکدان و حضور تحرک و صحنههای متعدد در این مشقها برای خلق یک اثر، آگاه به جنس ساکن طبیعتهای بیجان نقاشیهای وی میباشد.
و یا این مخاطب میتواند به ابعاد عظیم مجسمههای استاد شهلاپور و تعلق وی به طبیعت و چوب به عنوان کارماده اصلی وی پی ببرد.
از سوی دیگر حتی برای مخاطبان حرفهای دیدن این فرایندهای اولیه همراه با انگارههای پیشینی و آشنایی قبلی با آثار این بزرگان میتواند باعث وجدی گردد که خود مانع بزرگی در فهم سوالات هنربان است.
گر چه میلانی زاده میتواند تعهدی در خلق اثر خود در قامت یک نمایشگاه به نوع هنر نسل گذشته نداشته باشد و تنها در پی ایجاد سوالاتی باشد که در زمان فعلی از تاریخ هنر معاصر ما مطرح شده است. اما طرح جستجوهای ذهنی وی باید با شفافیت بیشتری رخ میداد. تا جنس این دغدغه به خوبی هویدا میگردید.
نقد نمایشگاههای قبل به قلم جاوید رمضانی را اینجا بخوانید:
[su_posts id=”55856″ tax_operator=”0″ order=”desc”][su_posts id=”47315″ tax_operator=”0″ order=”desc”][/su_posts]
[su_posts id=”55573″ tax_operator=”0″ order=”desc”][su_posts id=”47315″ tax_operator=”0″ order=”desc”][/su_posts]
[su_posts id=”54936″ tax_operator=”0″ order=”desc”][su_posts id=”47315″ tax_operator=”0″ order=”desc”][/su_posts]
[su_posts id=”54662″ tax_operator=”0″ order=”desc”][su_posts id=”47315″ tax_operator=”0″ order=”desc”][/su_posts]
[su_posts id=”54578″ tax_operator=”0″ order=”desc”][su_posts id=”47315″ tax_operator=”0″ order=”desc”][/su_posts]
[su_posts id=”53881″ tax_operator=”0″ order=”desc”][su_posts id=”47315″ tax_operator=”0″ order=”desc”][/su_posts]
[su_posts id=”53463″ tax_operator=”0″ order=”desc”][su_posts id=”47315″ tax_operator=”0″ order=”desc”][/su_posts]
[su_posts id=”53393″ tax_operator=”0″ order=”desc”][su_posts id=”47315″ tax_operator=”0″ order=”desc”][/su_posts]