«نامرئیها» سه هزار بار به طبیعت نزدیکترند
نقدی بر نمایشگاه «نامرئیها» مجموعه عکس امیرحسین شایگان
مجله هنرهای تجسمی آوام: به قلم مریم روشفکر
در عصر اولین جمعهی مردادماه، گالری «والی» میزبان نمایشگاهی از آثار هنرمند جوان، «امیرحسین شایگان»، است. مجموعهی عکسی با عنوان «نامرئیها» که در ابعاد متنوع و سیاهوسفید به تماشا گذاشته شده است.
شایگان متولد سال 1359، در رشتهی مهندسی کشاورزی تحصیل کرده است؛ او زندگی خود را به واسطهی شغل پدرش بهعنوان یک فعال محیط زیست و حشرهشناس در بخشی از غنیترین منابع طبیعی کشور پهناور ایران گذرانده است و در همین تجربیات است که علاقهی او به طبیعت شکل گرفته و آثارش با تأثیر از این علاقه متولد شدهاند.
عکسهایی درشتنماییشده تا آنجاکه از سوژه، جز بافتی از آن برجای نمانده و تصاویری انتزاعی خلق شدهاند؛ تصاویری که زیبا و شبیه به مناظر طبیعت هستند. شایگان، برای بهدستآوردن این تصاویر، به کمک برادر خود تجهیزات اپتیکی خاصی را تولید و به دوربین الحاق کرده که قدرت بزرگنمایی آن را تا 3000 درجه بالا برده است. این کار جهت کاهش هزینههای عکاسی با میکروسکوپ الکترونی و ایجاد تصاویری متفاوت با عکسهای صرفاً علمی صورت گرفته که در کارماده و ارائهی عکسها مؤثر بوده و نتایج دقیقی حاصل کرده است.
آثار شایگان خردهمناظر تخیلیِ حاصل از تصویری جزئی است که کل خود را در این استحاله پشت سر میگذارد. اساساً در عکاسی ماکروگرافی یا ریزنگاری، فرورفتن در جزئیات، موجب کشف و شهودی درونگرایانه میشود و شباهتها و تصاویری را نمایان میسازد که رابطهی فلسفیِ میان جزء و کل را پررنگ و پدیدار میسازد. رابطهی جزء و کل در این نوع تصویر، هم بر تکثر اجزا و هم بر تکرارپذیری آن و یگانگی کل، صحه میگذارد و میتوان متصور شد که هر جزئی در درون خود الگویی از یک کل واحد را تکرار میکند. هنرمند بر آن است که در نمایشگاه خود تکثر و تنوع اجزای درونی و نادیدنی طبیعت را تحسین کرده و امیدوار باشد با جمعآوری این قطعات معمای بزرگ چیستی آن (طبیعت) را مانند پازلی تکمیل و حل کند. او دلبستهی اشکال طبیعت است که در اندازههای مختلف از ریزذره تا غولآسا تکرار میشوند و دائماً یکدیگر را بازمیتابانند.
در متنی که «نینا عصری» بر نمایشگاه نوشته است، اشاره شده است که همهی سوژههایی که از آنها عکاسی شده، از منظر طبیعی، مرده محسوب میشوند که دلیل آن رعایت اخلاق زیستمحیطی عکاس بوده است. او همچنین علت این انتخاب توسط عکاس را جستوجوی روح زندگی در طبیعت دانسته که حتی بعد از مرگ هم جریان دارد و میتواند وجهی مفهومی را به عکسهای این مجموعه نسبت دهد؛ اما به نظر میرسد این رویکرد با کلیات نمایشگاه متناسب نیست.
به عقیدهی من این نمایشگاه دارای رویکرد زیباشناسانهی فرمی و بیرونی است و نمیتوان بار اضافهتری بر آن تحمیل کرد. او روحی طبیعتگرا دارد و ستایشگر زیباییِ بالقوهی درون آن است که در ابعاد کوچک و بزرگ تکرار میشود؛ اما همواره بین او و این تصاویر فاصلهای مشخص برقرار است. این فاصله حاصل عدم ورود عکاس به تصویر است؛ تصاویری که مستقیم و بدون دخالت خاصی آنجا حضور دارند؛ آنها صرفاً توسط عکاس انتخاب شدهاند و هیچ ردی از او و نگاه خاص او در آن دیده نمیشود.
اشکال زیبای موجمانند که در واقع پوستهی پشت یک ملخ هستند، مانند شنهای روان یا سیلاب جلوه میکنند؛ اما ردی از تفسیر عکاس دربرابر این حالت خاص که بافت هستی در پشت یک ملخ به خود گرفته دیده نمیشود؛ در واقع تصاویر او فاقد تصور هستند.
او به مجموعهی خود یک کلیت نمیبخشد؛ زیرا اجزای آن را جدا از خودش آفریده و به آن ورود نکرده است؛ بنابراین سرنوشت این مجموعه نیز در هالهای از ابهام قرار میگیرد و مشخص نیست که وظیفهی زیباییشناسانهی این تصاویرِ فرمگرا و انتزاعی در چه بستری به سرانجام میرسند. آیا این آثار تزئینی هستند، یا مفهومی و کنشگر؛ و مخاطب دربرابر آنها سویهای انفعالی دارد یا قرار است با آنها به تعامل برسد؟ اینها سؤالاتی هستند که شایگان در درازمدت به آننها پاسخ خواهد داد تا روند تولید هنری خود را سامان دهد.
نقدهای دیگر به همین قلم:
[su_posts id=”70349″ tax_operator=”0″ order=”desc” orderby=”none”][su_posts id=”47315″ tax_operator=”0″ order=”desc”][/su_posts]
[su_posts id=”68600″ tax_operator=”0″ order=”desc” orderby=”none”][su_posts id=”47315″ tax_operator=”0″ order=”desc”][/su_posts]
[su_posts id=”68330″ tax_operator=”0″ order=”desc” orderby=”none”][su_posts id=”47315″ tax_operator=”0″ order=”desc”][/su_posts]
[su_posts id=”68148″ tax_operator=”0″ order=”desc” orderby=”none”][su_posts id=”47315″ tax_operator=”0″ order=”desc”][/su_posts]
[su_posts id=”68922″ tax_operator=”0″ order=”desc” orderby=”none”][su_posts id=”47315″ tax_operator=”0″ order=”desc”][/su_posts]