شعف باران احمدی از سیاهی ماده اصلی شکلدهنده هستی
نقدی بر «بیمرگی» باران احمدی در گالری «والی»
مجله هنرهای تجسمی آوام: به قلم جاوید رمضانی
طراحی در حوزهی تجسمی، دارای تعریفی پایه و اولیه است که عمل طراحی را در قامت رسامی، به دوگونه تقسیم میکند: طراحی برای خلق اثر هنری و طراحی بهعنوان اثر هنری. این تمایز به جستوجوی هنرمند در طبیعت و مطالعهی آن تکیه کرده و هنرمند طراح را بهواسطهی محدودیت در امکانات بازخوانی و استفاده از وسایل رسامی مانند: مداد و زغال یا مرکب و قلم فلزی، کاشف روابط و زیرساختهای فیزیکی جهان مادی میداند؛ البته محدودیت بههمراه فیالبداهگی و سرعت انتقال جهانِ بیرون به دست طراح، امکان بداعت و منحصربهفردبودن اثرِ ثبتشده را فراهم میآورد؛ از اینرو آن را اثر هنری مینامند؛ اما زمانی که هنرمند در پی بیان یا سفارش خاصی است تا آن را تولید و خلق نماید، طراحی در روند تولید، امری اجتنابناپذیر خواهد بود و هنرمند سعی در نزدیکی به اثر نهایی با طراحی اولیه دارد. بهطور مثال: نقاشان، ابتدا برروی بوم، طرح صورتی را میکشند و سپس برروی آن رنگگذاری کرده و اثر نهایی را به جهان بیرونی شبیه میگردانند.
این هفته، به تماشای نمایشگاه طراحی «باران احمدی» در نگارخانهی «والی» تحتعنوان «بیمرگی» رفتیم. احمدی متولد 1367 و فارغالتحصیل دانشگاه هنر در رشتهی نقاشی است و این نخستین نمایشگاه انفرادی او محسوب میشود.
در بدو ورود به نمایشگاه با بیانیهی خودنوشتهی هنرمند مواجه میشوید که در آن چنین نگاشته است:
هرچه در طبیعت غرق شویم، خلسهای توام با خوف بر ما مسلط میشود. طبیعتهای تاریک من از تمام آشفتگیها، صرفنظر میکند و تنها به ایجاد سکوت و خلاء فکر میکند.
احمدی با ابزار طراحی، سعی در بیان احساس خود از طبیعت دارد؛ دریافت ما در مقابل عظمت کوهستان یا منظرهی طلوع خورشید و مظاهر دیگری که به لحاظ فیزیکی دارای ابعاد بزرگی هستند، تماماً حاکی از بهت و حیرت و ترس خواهد بود؛ در نظر اندیشمندان احساس مهابت از این مناظر، مبنایی گردید برای تبیین وجهی از زیبایی؛ این نگرش تا سالها معیار قضاوت در مورد هنر حاکم بود. بازنمایی تقلیدی هنگامی دارای ارزش میبود که حیرت مخاطب را افزون ساخته و نگاهش را منکوب گرداند.
امروزه زیبایی دارای وجوه متفاوتی است که بیشتر در حیطهی اخلاق و اهمیت انسان و چگونگی زیست او مطرح میگردد؛ از این زاویه، آثار احمدی، سعی در بازنگری تاریخِ هنر گذشته دارد؛ اگرچه مناظر او مالامال از سیاهی است، اما در آن دسته از آثار که لحظهی طلوع را در پس انبوه این سیاهی بازنمایی میکند، میتواند نوعی امید به آینده محسوب شود.
دریافت هنرمند از طراحی در قامت اثر هنری، فاقد سرعت و ارزش لکههای ناخودآگاه است و این خوانش، سعی در بیان احساس بههمراه عقلانیتی منسجم از سیاهی بهعنوان مادهی اصلی شکلدهندهی هستی دارد؛ او این مفهوم را نه فقدان نور، که وجودی مادی میداند که انسان را متأثر کرده و آنچه بهعنوان زیباییشناسیِ امر والا شمردهاند را میتوان نتیجهی این مواجه دانست.
در تعدادی از آثار، بیننده شاهد حضور لکهای ابر در اثر است؛ این ابرها گویا در انزوای آسمانی، شاعرانگی عجیبی را به نمایش میگذارند؛ منظرهی ابری در تاریکی، نظامی فراواقعگرایانه است که بهندرت در این شاکله با آن مواجه میگردیم؛ منظرهای مهتابی که گاهی ترسناک به نظر میرسد؛ نقاش این مناظر را با جاودانگی و آرزوی دیرینهی انسان پیوند میدهد؛ گویی راز جاودانگی در این سیاهی نهفته است.
در ادامه، احمدی، سیاهی را به میان طبیعت آورده و سعی در نشاندادن رازآلودگی شب و مناظر طبیعی دارد؛ تکنیک قابل قبول هنرمند و چیدمان درست آثار همگی کارنمای او را موفق و تأثیرگذار کرده است؛ انسجام بیانیه و تصاویر ارئهشده، بههمراه استفادهی درست از زغال و عنصر نور، اگرچه در تعریف متداول طراحی نیست، اما رویکردی نقاشانه دارد.
در چینش آثار نیز، ابتدا هنرمند سعی در نشاندادن نورِ میان زمین و آسمان دارد؛ سپس تصاویر ابرها و پس از آن مناظر طبیعی برروی زمین قرار گرفتهاند؛ این روند غایتی موسیقیایی از اوج به فرود دارد که مخاطب را دچار لذتی وافر میسازد؛ هنرمند به ظرایف تولید اثر هنری در کادر و درعینحال تمام فضای محیط نمایش واقف بوده و حساسیت او در این کارنما، مخاطبان را مشتاق دیدار آثار آیندهی این نقاش مینماید.
نقد نمایشگاههای دیگر به قلم جاوید رمضانی را اینجا بخوانید:
[su_posts id=”72846″ tax_operator=”0″ order=”desc” orderby=”none”][su_posts id=”47315″ tax_operator=”0″ order=”desc”][/su_posts]
[su_posts id=”72578″ tax_operator=”0″ order=”desc” orderby=”none”][su_posts id=”47315″ tax_operator=”0″ order=”desc”][/su_posts]
[su_posts id=”72463″ tax_operator=”0″ order=”desc” orderby=”none”][su_posts id=”47315″ tax_operator=”0″ order=”desc”][/su_posts]
[su_posts id=”72365″ tax_operator=”0″ order=”desc” orderby=”none”][su_posts id=”47315″ tax_operator=”0″ order=”desc”][/su_posts]
[su_posts id=”72269″ tax_operator=”0″ order=”desc” orderby=”none”][su_posts id=”47315″ tax_operator=”0″ order=”desc”][/su_posts]
[su_posts id=”72095″ tax_operator=”0″ order=”desc” orderby=”none”][su_posts id=”47315″ tax_operator=”0″ order=”desc”][/su_posts]
[su_posts id=”72011″ tax_operator=”0″ order=”desc” orderby=”none”][su_posts id=”47315″ tax_operator=”0″ order=”desc”][/su_posts]
[su_posts id=”71459″ tax_operator=”0″ order=”desc” orderby=”none”][su_posts id=”47315″ tax_operator=”0″ order=”desc”][/su_posts]
[su_posts id=”71503″ tax_operator=”0″ order=”desc” orderby=”none”][su_posts id=”47315″ tax_operator=”0″ order=”desc”][/su_posts]
[su_posts id=”71202″ tax_operator=”0″ order=”desc” orderby=”none”][su_posts id=”47315″ tax_operator=”0″ order=”desc”][/su_posts]
[su_posts id=”70834″ tax_operator=”0″ order=”desc” orderby=”none”][su_posts id=”47315″ tax_operator=”0″ order=”desc”][/su_posts]
[su_posts id=”69680″ tax_operator=”0″ order=”desc” orderby=”none”][su_posts id=”47315″ tax_operator=”0″ order=”desc”][/su_posts]
[su_posts id=”69692″ tax_operator=”0″ order=”desc” orderby=”none”][su_posts id=”47315″ tax_operator=”0″ order=”desc”][/su_posts]
[su_posts id=”68507″ tax_operator=”0″ order=”desc” orderby=”none”][su_posts id=”47315″ tax_operator=”0″ order=”desc”][/su_posts]
[su_posts id=”68309″ tax_operator=”0″ order=”desc” orderby=”none”][su_posts id=”47315″ tax_operator=”0″ order=”desc”][/su_posts]
[su_posts id=”68123″ tax_operator=”0″ order=”desc” orderby=”none”][su_posts id=”47315″ tax_operator=”0″ order=”desc”][/su_posts]
[su_posts id=”68743″ tax_operator=”0″ order=”desc” orderby=”none”][su_posts id=”47315″ tax_operator=”0″ order=”desc”][/su_posts]
[su_posts id=”56634″ tax_operator=”0″ order=”desc” orderby=”none”][su_posts id=”47315″ tax_operator=”0″ order=”desc”][/su_posts]