پنج نکته اساسی از نمایشگاه آرت بازل میامی | آغاز دورهای جدید برای نمایشگاههای هنری
به نظر همه چیز شبیه به قبل است، حتی صدای همهمه کسلکننده صدها کلکسیونر ثروتمندی که اوقات خوشی را تجربه میکردند، اما آرت بازل میامی امسال، از چند جنبه مهم، تفاوت بسیاری با سالهای قبل داشت. به گفته بسیاری از شرکتکنندگان، فشارهای اقتصادی طولانی مدت در بازار هنر در کنار رویدادهای ژئوپلیتیکی و احساس خستگی عمومی در بازار، افتتاحیهای امسال را متفاوت از سالهای اخیر کرده بود.
به بیانی سادهتر، شور و شوق جنونآمیز و گمانهزنیهای هیجانی سالهای گذشته عمدتاً وجود نداشت. کلکسیونرها باحوصله زیاد وقت خود را صرف گفتگو با فروشندگان و سایر مجموعهداران، مرور آثار به نمایش درآمده در غرفهها و شنیدن نظرات دیگران میکردند. این شبیه به همان چیزی بود که شرکتکنندگان قدیمیتر با حسرت از حال و هوای بازار هنر دهه ۱۹۹۰ و اوایل دهه ۲۰۰۰ یاد میکنند: تأکید کمتر بر شانس بالقوه برای سرمایهگذاری در یک اثر هنری و علاقهمندی بیشتر درباره خوب بودن یا نبودن یک اثر هنری.
در اینجا به پنج نکته اساسی درباره این نمایشگاه که میزبان ۲۷۷ گالری بوده و تا یکشنبه ۱۰ دسامبر ادامه داشته است میپردازیم.
کاهش پیشفروشها
اکثر گالریها روش یکسانی را دنبال میکنند: در هفتههای پیش از افتتاح نمایشگاه هنری، آنها یک فایل پیدیاف از مجموعه آثاری که قصد دارند به نمایشگاه پیش رو بیاورند برای مشتریان خود ارسال میکنند. سپس، اگر بتوانند، آثار را پیشفروش کرده و یا به مشتریان خود اجازه میدهند تا آثار را رزرو کنند، البته مشروط بر اینکه مجموعهدارها آنها را در زمان افتتاح نمایشگاه به صورت حضوری ببینند. امسال، پیشفروش و رزرو آثار در بسیاری از غرفهها به میزان قابلتوجهی با کاهش مواجه بوده است.
سوزان مودیکا، از مشاوران هنری مودیکا کار میگوید: «در چند سال گذشته، شاهد پیشفروش ۵۰ درصد از آثار غرفهها در نمایشگاههای هنری بودیم. فکر میکنم امسال تنها در حدود ۲۵ درصد از آثار به صورت پیشفروش فروخته شده باشد.» این کاهش برای دلالها یک کابوس واقعی است، چراکه آنها ترجیح میدهند هزینههایشان از قبل پوشش دادهشده باشد. به گفته یکی از دیلرهایی که ترجیح میدهد ناشناس باقی بماند او قبل از نمایشگاه «حسابی ترسیده» بود؛ اما این شرایط برای کلکسیونرها عالی بود.
مودیکا اضافه میکند: «این وضعیت برای ما نیز، به طرز خوشایندی غافلگیرکننده بود. چون طی سالهای قبل شرایط واقعاً ناامیدکننده بود. هرگاه به نمایشگاه میرسیدیم، غرفهها تقریباً بهطور کامل فروختهشده بودند؛ و در این شرایط با خودمان فکر میکردیم که اگر چیزی برای خرید و فروش وجود ندارد، چرا اصلاً به نمایشگاه میآییم؟»
فروش سختتر
کیبوم کیم، یکی از شرکای گالری کامن ولث اند کانسیل لسآنجلس، میگوید: «مجموعهدارها امسال سنجیدهتر عمل میکنند و آن حس فوریت و عجلهای که در نمایشگاههای هنری سالهای گذشته وجود داشت مشاهده نمیشود.»
روز چهارشنبه ششم دسامبر، زمانی که دربهای نمایشگاه برای افراد VIP گشوده شد، جمعیت قابلمشاهدهای در آنجا حضور داشتند. جمعیتی مشتاق دیدن آثار هنری، ملاقات با دیلر ها و فهمیدن قیمتها.
با این حال، مدت زمان بیشتری برای قطعی شدن فروش آثار هنری نیاز بود. وندی اولسف، یکی از بنیانگذاران گالری P.P.O.W نیویورک که در اولین روز نمایشگاه صحبت میکرد، میگوید: «فروش داریم، اما قطعاً کندتر است.» او با اشاره به مجموعه آثاری از آن ایگی با قیمتهایی در محدوده ۱۸۰۰۰ تا ۳۰۰۰۰ دلار که بسیاری از آنها در ساعات اولیه نمایشگاه فروخته شدند، میگوید: «ما همه آنها را میفروشیم، اما فقط کمی زمان بیشتری میبرد.»
به نظر کیم هم سرعت پایینتر لزوماً چیز بدی نیست. او میگوید: «راستش را بخواهید از نظر تجاری سخت است، اما اغلب اوقات لذتبخشترین بخش کار صحبت کردن درباره هنر و یادگیری چیزهای جدید درنتیجه این گفتگوها است.» درواقع، بسیاری از فروشندگان در پایان روز اول فروشهای خوب، اما نه لزوماً فوقالعاده را گزارش کردهاند.
سقف قیمت برای خریدهای احساسی تغییر کرده است
جمعآوری اطلاعات فروشهای بیش از ۱ میلیون دلار در روز اول نمایشگاه، هفتهها و شاید حتی ماهها طول میکشد. (چند تا از بزرگترین گالریها، دستهای از چنین فروشهایی را گزارش کردهاند: به گفته هاوزر اند ورث آنها یک نقاشی از فیلیپ گاستون را به قیمت ۲۰ میلیون دلار فروختهاند. دیوید زوئیرنر نیز سه تابلوی رابرت رایمن را به قیمتهایی در محدوده ۲ تا ۳ میلیون دلار برای هر اثر فروخته است و لیمان ماوپین هم فروش دو اثر از ترزیتا فرناندز به قیمت کلی ۱ میلیون دلار را گزارش کرده است.)
اما به گفته بسیاری از دیلرها معاملاتی که در آنها مجموعهداری پس از ورود به غرفه، اثری را میبیند و آن را میخرد، با قیمتهایی بسیار پایینتر، نسبت به سالهای گذشته انجام میشود.
شان کلی دیلری که گالری او تا پایان روز اول تحقق ۹ مورد فروش را گزارش کرده است، میگوید: «بازار در شرایط حباب زده و غیرواقعی نیست. فکر میکنم که یک حد قیمتی معینی وجود دارد که مردم در مقادیر بالاتر از آن زمان بیشتری را برای تصمیمگیری صرف میکنند.» کلی در این ارتباط میگوید که این سقف قیمت برای گالری او از ۲۵۰.۰۰۰ تا ۵۰۰.۰۰۰ دلار متغیر است. او ادامه میدهد: «وقتی از آن سطح عبور میکنیم افراد بیشتر به موضوع توجه نشان میدهند و فراموش نکنیم که این هنوز پول زیادی است. در چنین سطوحی، شما درباره قیمت یک خانه متوسط در آمریکا صحبت میکنید.»
فضای مجموعهدارها در حال پر شدن است
صدها غرفه شرکتکننده در یک نمایشگاه و تعداد آثار هنری در هر غرفه (اغلب بیش از ۲۰ اثر) را در نظر بگیرید. سپس دهها نمایشگاه هنری و صدها حراجی را که طی سال برگزار میشود و در بسیار از آنها گروه معینی از مجموعهداران به خرید آثار هنری میپردازند را در نظر بیاورید. در یک نقطه خاص، بسیاری از خریداران بهسادگی فضای کافی برای قرار دادن آثار جدید را در اختیار ندارند.
مودیکا، مشاور هنری میگوید: «بهطور فزایندهای، با مشتریانی روبرو هستیم که تمایل کمتری به خرید آثار هنری و نگهداری از آنها در انبارها دارند. او ادامه میدهد: «آنها واقعاً میخواهند با خریدهایشان زندگی کنند» – که وقتی فضای دیوارها تمام میشود سختتر میشود. او میگوید: «ما قطعاً با افرادی سروکار داشتهایم که میگویند: اوه این عالی است، اما من دیواری مناسب این اندازه کار ندارم.»
در دوره جنونآمیز بازار مسکن، زمانی که افراد به خرید خانههای دوم، سوم و یا چهارم میپرداختند، فضای دیوار آنها گسترش مییافت. النور کایر، مجموعهدار و مشاور هنری، میگوید: «وقتی مردم فضاهایی جدید را میخرند، برای پر کردن آنها، به خرید آثار هنری نیز میپردازند. «فکر میکنم در طی دوره همهگیری همه ما شاهد این بودیم که افراد بسیاری در حال تغییر مکان و خرید خانههای دوم در خارج از شهر بودند و این امر به افزایش حجم فروشهایی که در طول سالهای همهگیری شاهد بودیم منجر شد – افرادی که سعی میکردند دیوارهای خانهها و مکانهای جدیدشان را پر کنند.»
کایر ادامه میدهد که ممکن است چنین به نظر برسد که «این تنها یک دلیل ظاهری است، اما با یک واقعیت روبرو هستیم: افراد وقتی خانههای جدیدی دارند، به خرید آثار هنری میپردازند.» او توضیح میدهد که با توجه به اینکه بازار مسکن دچار رکود شده است، منطقی است که خرید آثار هنری نیز کمتر شده باشد. «مردم میخواهند با آثار هنری خود زندگی کنند.»
و در پایان … نمایشگاه هنری برای هنر
همه کسانی که گزارشهای مطبوعاتی را موردتوجه قرار میدهند، از کلمه «اکتیویشن» وحشتزده میشوند، اصطلاحی فراگیر که معمولاً توصیفکننده رویدادهای بازاریابی ویژهای است که در آنها مشروبات الکلی سرو شده و در آنها بعضاً موسیقی زنده پخش میشود. آرت بازل میامی به دلیل برگزاری رویدادهای اینچنینی، به ویژه در مورد افراد فعال در حوزههای اتومبیل، کارتهای اعتباری و مهمتر از همه، مد، مشهور شده است. (در مورد یک سال بسیار مبهوتکننده (۲۰۲۱)، این فهرست شامل فعالین حوزه ارزهای دیجیتال نیز میشد.)
در کمال تعجب برای بسیاری از افراد، علیرغم برگزاری بسیاری از رویدادهای برند محور در سال جاری، به نظر میرسد که فعالیتهای مبتنی بر اکتیویشن در همه مسیرها اندکی کاهشیافته است.
تادئوس روپاک دیلر، درحالیکه در غرفه خود ایستاده است، میگوید: «چهار سال پیش، احساس میکردید که مد همه چیز را فراگرفته است و هر رویدادی بهنوعی به یک برند مرتبط است و ما فقط دکور هستیم.» او ادامه میدهد: «امسال شرایط بهتر است. مد حضور کمتری دارد و به نظر میرسد که همه چیز بیشتر درباره هنر است.»
منبع: بلومبرگ – نوشته جیمز تارمی
مرتبط با دنیای هنر و اقتصاد هنر از همین مترجم بیشتر بخوانید: