خوانش تلگرامی و حذف مجلات جدی
گفتگوی رضا یاسینی با جاوید رمضانی مدیر سایت تندیس
مجلهی تندیس با سابقهای بالغ بر ۱۵ سال فعالیت مداوم در حوزهی هنرهای تجسمی، از سال ۱۳۹۷ دیگر منتشر نشد. مسائلِ متعددی که این مجله را به سمت تعطیلی کشاند، میتواند زنگ خطری برای دیگر مجلاتِ فعال در این حوزه باشد.
بررسی علل و عوامل تعطیلی مجله تندیس میتواند راه آینده را برای دستاندرکاران این مجله و دیگر مجلات کاغدی فعال در این حوزه مشخص سازد و نقاطِ ضعف و قوت رسانهی کاغذی را در شرایطِ حضورِ هر چه پررنگترِ شبکههای اجتماعی به ما نشان دهد.
جاوید رمضانی–مدیر سایت تندیس- با اشاره به دلایل عدم انتشار مجلهی تندیس گفت: هر مجلهای که آغاز به انتشار میکند واکنشی است نسبت به فقدانهایی که در آن حوزه وجود دارد. مشهود است که حوزه تجسمی هیچ مجلهی جدیای نداشت که با ضرباهنگِ دوهفتهنامه منتشر شود. در دنیا هم ندرتاً مجلهای سراغ داریم که هر دو هفته یک بار در این حوزه منتشر شود. در گذشته یکی از کارکردهای دوهفتهنامهی تندیس، اطلاعرسانی و بستری برای تبلیغات نمایشگاهها بود. به این ترتیب کارکرد اقتصادی آن از همین محل تأمین میشد و گالریها توسط مجله اطلاعرسانی میکردند. در طی ۱۵ سال این کمبود پُر شده و حالا با وجود رسانههای جمعی و مجازی دیگر این نیاز دیده نمیشود. بدین ترتیب طرح شکلگیری اولیهی تندیس دچار نقصان میشود. از طرفی حرکتهای پژوهشیای که توسط ارگانهایی مثل شهرداری انجام میشد و تندیس مجریِ این حرکتهای پژوهشی بود، کمک اقتصادی دیگری به حساب میآمد که تندیس را قوام میداد، ولی متأسفانه این هم در حال حاضر متوقف شده. حال به نظر من راه خروج از این بنبستِ اقتصادی این است که تندیس بر مستنداتش تکیه کند و چه به لحاظ تصویری و چه به لحاظ محتوایی رویدادهای مختلف هنری را ثبت کند. ما از پرداختن به نقدهای بدون سمت و سو باید به سمت ثبت آرشیوهای گوناگون پیش برویم. به این ترتیب مجله دو مرتبه میتواند بازار آگهیهایش را به گونهای دیگر به دست بیاورد. باید توجه داشت که سندیت آگهیهای تبلیغاتی در تلگرام و اینستاگرام اتفاق نمیافتد، بلکه این مسئله در مجلات است که رخ میدهد. ما همچنین به دنبال آن هستیم که خوانش سایت تندیس را به لحاظ ظاهر سادهتر کنیم تا دسترسی به مطالب آسانتر باشد.
او نظر خود را دربارهی معیارهای یک مجلهی مرجع در حوزهی هنرهای تجسمی در زمان حاضر بیان داشت و گفت: از نظر من مجلهای که در حال حاضر بخواهد در حوزهی تجسمی منتشر شود و در عین حال موفق باشد بایستی چند نکته را در نظر داشته باشد. اولین بحث ما در فضای هنریِ معاصر، مستند کردن اتفاقات روزِ این حوزه است. این اتفاق باعث میشود در آینده این رویدادها قابل رصد باشند و ما بتوانیم مسیرها را تعریف کنیم. همچنین چیزی که در مجلات، نقد قلمداد میشود باید تبدیل به یک عنصر پژوهشی شود. ما فصلنامههای درخشانی در حوزه تجسمی داریم که در آن تولید محتوای بومی محدود به یکی دو نفر از نویسندگان است و بخش اعظمی از آن را ترجمه تشکیل داده است. یعنی حل مسئله یا حداقل روشن کردن و وضوحِ یک مسئله را در آنها نمیبینیم.
این هنربان در رابطه با تأثیرِ شبکههای اجتماعی بر حوزهی مجلات کاغذی اظهار کرد: مشخصاً در مناسبات اجتماعی و اقتصادی هنر شبکههای اجتماعی بسیار بر این جریان اثر گذاشته است. ما با یک جریان وسیع مواجه هستیم که نحوهی و عمقِ دریافت اطلاعات را تحت تأثیر قرار میدهد. سابقاً اطلاعات ما از طریق خوانشِ کتاب، ستونهای روزنامه و مجلات تأمین میشد. این خوانش ابتدا به سایتهای اینترنتی منتقل شد که خود لحن سطحیتری دارد و امروزه با وجودِ فضاهایی مثلِ اینستاگرام و تلگرام از راه شبکههای اجتماعی تأمین میشود که منجر به خوانش تلگرامی شد و کم کم خوانش تلگرامی حضور ذهنی و کارکرد عقلانی را کاهش داد.
او درمورد تعامل مجله تندیس و سایت آن در این شرایط گفت: سایت تندیس جدا از مجله نبوده و با نیت تقویت این رسانه مشغول به فعالیت است و سیاستگذاری عمومی ما در سایت تندیس این بود که هنرمندان همواره بنویسند و بخوانند، تا این نوشتن و خواندن موجب شود رفتارِ خوانش تلگرامی و اینستاگرامی یک مقدار کنترل شود. همین اتفاق باعث شد که بازدیدکنندگان سایت تندیس بسیار بیشتر از تلگرام آن باشد. ما از تلگرام استفاده کردیم تا به سایت ارجاع دهیم و از سایت استفاده کردیم تا مجله بیشتر دیده شود.
او دربارهی شبکههای اجتماعی متذکر شد: بسیاری از رسانههایی که در حال حاضر، محتوا را در اینستاگرام و تلگرام منتشر میکنند، هم به لحاظ سندیت اعتبار کمتری دارند و هم این امر، گسترهی تعقل و تمرکز را پایین میآورد. این مسئلهای است که ما را نه تنها از نظر رفتار عقلانی دچار چالش کرده بلکه نوعی اضطراب هم در فضای روانی خواننده ایجاد میکند، این شبکه ها ابزار ارتباطی هستند و نه ابزار دریافت اطلاعات جدی و علمی، پس ما باید تلاش کنیم تا قالبهای بدیهی گذشته را از دست ندهیم.
رمضانی این امر را یک مسئلهی جهانی دانست و افزود: این جریان در دنیا هم وجود دارد. در دنیا مجلات و رسانههای کاغذیِ بسیار وسیع نیز خود را محدود کردهاند. آنها رو به رسانههای آنلاین آوردهاند و مجلهی کاغذی را به صورت محدود تولید میکنند.
رمضانی حوزهی تجسمی را از حیث آرشیوی دچار ضعف دانست و بیان داشت: نکتهی جدیای که در این میان وجود دارد، مستند بودن مجلات کاغذی است که قابلیتِ آرشیو شدن دارند و این امکان در حوزه دیجیتال دارای مخاطرات بسیاری است. میتوان این مجلات را در فضاهایی مثل کتابخانهها و مراکز پژوهشی نگهداری کرد. ما در حال حاضر با ضعف آرشیو در حوزه تجسمی روبهرو هستیم. وقتی بخواهیم نقشهی راه توسعه را در نظامهای تصمیمگیری داشته باشیم، نبود یا کمبودِ آرشیو ما را دچار ضعف میکند.
مدیر سایت تندیس بر بهینهسازیِ قالبهای رسانهای اشاره کرد و ادامه داد: ما میتوانیم با سیاستگذاریهای درست از رسانههای مختلف استفاده کنیم. فرمهایی مثل تلگرام و اینستاگرام قابلیت بهینه شدن و سیاستگذاری را دارند. سایت تندیس تنها سایت حوزهی هنرهای تجسمی است که تلاش میکند محتوا تولید کند و حتی محتوایی مجزا از مجله داشته باشد. تندیس راه بلندی را رفته و توانسته است در این ۱۵ سال جریان خوبی را به وجود بیاورد.
او ضمن اشاره به تعطیلی مجله تندیس، از راهکارهایی که دستاندرکاران این مجله تلاش کردهاند در این مدت به آن برسند، گفت: تندیس بهانهای است برای بسیاری از مجلاتی که دیر یا زود با مسئلهی ریزش مخاطب مواجه میشوند. دو نکته در اینجا وجود دارد. نکتهی اول اینکه ما داریم از موقعیتی که پیش آمده استفاده میکنیم تا یک جوّ گفتمانی و ارتباطی بین حوزهی عملی و اقتصادی هنر مثل گالریها ایجاد کنیم تا جامعه هنری به این مسئله پی ببرد که نبود تندیس منجر به چه کمبودهایی در آینده میشود. از سوی دیگر در این بحرانی که پیش آمده، تیمی که در تندیس مینوشت، سعی دارد خودش را از نو بازخوانی کند و دومرتبه نظام جدیدی را تداوم بخشد.
او به حمایتهای جامعهی هنری از تندیس اشاره کرد و گفت: واقعیت این است که بسیاری از دوستان دغدغه تندیس را دارند. بسیاری از هنرمندان و انجمنهای هنری اظهار تمایل به همکاری و کمک کردهاند ولی کمترین اتفاقی که میتواند بیفتد این است که تندیس عدهی زیادی را ترغیب کند تا با یک رقم مشخص و معقول، یک سال اشتراک مجله را داشته باشند تا بتوانیم مجدداً مجله را به حرکت درآوریم. مقدار قابل توجهی بعد از آنکه کمپین حمایت از تندیس راهندازی شد حمایت خود را از مجله اعلام کردند و این حساسیت را داشتند. آنها از اینکه مجله از دست برود اظهار ناراحتی کردند.
او در پایان دربارهی حمایتهای وزارت ارشاد از این مجله گفت: ارشاد از پارسال یک سری حرکتهایی را جهتِ حمایت از مجله انجام داد؛ هر چند پرداختهایش دیر و زود میشود. امیدواریم این حمایتها در آینده توسط معاونت محترم هنری جدیتر و منسجمتر باشد.
گفتگوهایی در همین ارتباط را اینجا بخوانید:
- هرمز همتیان از تاثیر مجله تندیس بر جامعه تجسمی چه میگوید؟
- علی ذاکری از تاثیر مجله تندیس بر جامعه تجسمی چه میگوید؟
- هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
- مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
- بهزاد حاتم از تاثیر مجله تندیس بر جامعه تجسمی چه میگوید؟
غفلت جامعه تجسمی از مطالعه نشریات هنری | گفتگوی با کیانوش معتقدی
- ویدوهای زیر در حمایت از تندیس را اینجا ببینید:
- لینک حمایت نادر سیحون از مجله تندیسلینک حمایت دکتر مسعود مترجم زاده مدیر گروه عکاسی دانشگاه هنر تهران از مجله تندیسلینک حمایت دکتر مهدی مقیم نژاد استاد دانشگاه هنر تهران از مجله تندیس
لینک حمایت زروان روحبخشان از هنرمند، کیوریتور و مدرس هنر از مجله تندیس
لینک حمایت ترانه صادقیان هنرمند و مدرس هنر از مجله تندیس
لینک حمایت رضا بابک هنرمند پیشکسوت تئاتر سینما و تلویزیون از مجله تندیس
لینک حمایت استاد کامبیز درم بخش هنرمند پیشکسوت از مجله تندیس
لینک حمایت شهرام کریمی هنرمند نقاش مطرح ایرانی از مجله تندیس