اگر اعتبار هنر و جعل صرفاً موضوعاتی سطحی در عرصه فرهنگ باشند، پس این خطای فاحش بودن جعل از کجا می آید؟ پاسخ سادهاش این است که جعل با فریبکاری همراه است. اکثراً خود جاعل فریبمان میدهد و کارش را به جای اثر شخصی دیگر قالب میکند.
در دهه دوم قرن بیستم مارسل دوشان حاضر آمادههایش را نمایش داد. در این آثار کل یا بخشی از اثر از اقلامِ پیشساخته بود. قفسه شیشههای مشروب، پاروی برفروبی، شانه و مشهورتر از همه کاسه توالت چینی. نیمقرن بعد، اندی وارهول کارتونهای صابون بریلو و سوپ گوجه کمپل را بازتولید کرد و روی لیختنشتاین نقاشیهای عظیمالجثهای را از روی تصاویر کمیک استریپ و راهنمای تلفن بازآفرید......
چهرهنگاری از دیرباز تا روزگار ما همیشه در تاریخ هنر و ادبیات وجود داشته و یکی از مهمترین گرایش های هنری بوده است.سنت چهرهنگاری همواره با شرایط زمانی و وضعیت اجتماعی، فرهنگی، اعتقادی و اقتصادی و نیز نیاز انسان به دیده شدن و ماندگاری ، پیوندی ناگسستنی داشته ؛ چه در دورانی همچون دوران باستان که در انحصار پادشاهان و اشراف بوده ، چه آن زمانی که در دوران رنسانس خود انسان کانون توجه قرار گرفته و یا آن زمان که با پیدایش عکاسی در دسترس عموم مردم قرار گرفته است.