نقدی بر نمایشگاه «گل یاس بنفش» در گالری مریم فصیحی هرندی
به قلم جاوید رمضانی
تقدس کار
هنرمند چون دوستدار تجربه ناب است به موضوعات و اعیانی که پیشتر از معنا اشباع شدهاند رضایت نمیدهد. این به آن معناست؛ که در برخورد با تصویر یک منظره هنگامی که کلیه زوایا، رنگها، بافتها و شرایط فضایی عین به عین تصاویر دیده شده در طبیعت بازتاب داده شود موضوع دیگر سوژه کافی برای نقاشی نیست، بلکه بهانهای است که نقاش سعی در گسترش معنای قراردادی آن دارد. به این سیاق، تصویر منظره دیگر بر معنای قراردادی و کلیه احساسات شکل گرفته در انسان از این معنا دلالت نمیکند. به واقع منظره بهانهای برای واکاوی و آزمونگرایی هنرمند میگردد.
از این سویه اگر نگاه کنیم نقاش عهدهدار پروردن ارزشهای تازه است. ارزشهای بصری خود در قراردادها شکل گرفتهاند. قراردادهای از پیش تعریف شدهای که انسان، اشیا و طبیعت پیرامون را تعریف کرده و آن را در ارتباطات کلامی و تصویری بهکار میگیرند.
غرق شدن در یک اثر هنری تا حدی است که تحلیل منتفی نشود و باید در چرخهی تسلیم و تأمل به جستوجو پرداخت و از تسلیم به عین باز ایستاد. مخاطب به دنبال هنرمند بر مسیر روبه پیشرفت فهم طبیعت اطراف گام برمیدارد و از آنچه تثبیت شده و معنای عام یافته راضی نیست.
همانطور که یک جغرافیدان و یا پژوهشگر علمی به آن رضایت نمیدهد، در برخورد با اثر هنری ابتدا تأثیر کلی دریافت میگردد، همچون شکوه یکباره منظره طبیعی که بر وجودمان مستولی میگردد. نورها، رنگ، تناسبات باشکوهی که در یک کل منسجم بههم میآمیزند و آنگاه میگوییم این نقاشی ما را متأثر نمود.
تمیز دادن یک اثر استادانه نقاشی از آثار ضعیف و ناتوان در همان نگاه اول رخ میدهد، قبل از اینکه بدانیم و یا توجه کنیم که این نقاشی چه چیزی را بازنمایانده است. این تأثیر بیواسطهای که یک کل هماهنگ در اثر هنری آن را برجای میگذارد را کیفیت موسیقیایی و غیرمادی اثر نام گذاردهاند.
هفتههای گذشته شاهد برپایی نمایشگاه علی گلستانه در گالری مریم فصیحی هرندی بودیم. گلستانه نقاشی آزموده، قدرتمند و پرکار است؛ که در طی پنجاه سال بیوقفه و با شتابی یکسان در پی دیدن بوده است. دیدن و درک کردن کیفیتی است که بازتاب و ارایه نقاشی را در خود دارد؛ کسی که خوب میبیند و بهخوبی آن را بازتاب میدهد.
مجموعه آثار ارایه شده در این کارنما بیشک در قالب منظرهنگاری جای میگیرند، اما این معنا به تمامی برآن حاکم نمیگردد. نگاه گلستانه به طبیعت از حض وافر وی از دیدن آغاز میگردد. مسیر دریافت وی از محیط اطرافش بهنوعی است که میتوان گفت از انتزاع به واقعیت حرکت میکند و در میانه راه متوقف میگردد تا جهانی متفاوت از دریافتهای ساده و اشباع شده ما از جهان اطراف پدید آورد.
گلستانه در پی قالبهای کلی بصری است که به تلفیق همزمان دریافتهای بصری و احساسی از یک شیء میپردازد. وی قالب کمی نقاشی را به مدد عناصر کوچکتر پدید میآورد. این عناصر مانند جمعیتی بدون مرز درهم ادغام شده و بهصورت محوی دلالتهای شیء آنان بازنمایی میگردند، مانند فرمهای بدن انسانی که در یک منظره و قالب کلی اثر دیده میشود. درهم تنیدن این عناصر در سطح تابلو به یک کل منجر میگردد. این کل از فاصله دورتر حاوی دو فیگور و یا سه سطح از یک منظره کلی است.
نقاش به مدد حافظه بصریاش اجزا و کل را درهم ادغام کرده و تصویر دارای ساختمان نامعلوم و مستقل اما همتای طبیعت میشود. این نوع عمل نقاشی حاکی از قدرت طراحی و توان ارایه خالص روابط اشیا و فضاهاست. کار گلستانه ارایه طرحهای نشانهداری از چیزهاست که با یاری رنگ و ضربات قلممو شکل گرفتهاند.
مناظر گلستانه را باید چشمانداز نامید، چراکه آنچه چشمان وی میبیند دستخوش ترجمه خلاقانه وی میگردد. او گلها و طبیعت را در سیطره تفسیر خود قرار میدهد، اما این تغییر فرم طبیعت در نگاه نقاش به اوهام و تخیلات تکیه ندارد، و از منظر نگارنده استوار بر زیستن و تجربه معاصر زندگی است. شاید بسیاری وی را تنها عطف به عمل نقاشی بدانند، اما روحیه جستوجوگری و تجربهگرایی او در طی سالها فعالیت نه تنها افول ننموده بلکه گسترش هم یافته است.
گلستانه با تکیه بر تکنیکهای متفاوت و به چالش کشیدن مفهوم سبک در آثارش از مرزهای دریافتگری و دریافتنمایی تا سمبولیسم عبور نموده و به هیچ مرزی پایبندی نشان نمیدهد، همین نکته او را بهعنوان هنرمندی جسور و توانا و در عین حال تجربهگرا مطرح نموده و درگیری اصلی وی در بدنه مادی و شیء اثر از سطح نقاشی، به ذهن هنرمند درکی متفاوت و در عین حال بیاعتنا به دغدغههای همنسلانش را نشان میدهد.
سازوکار نقاشی گلستانه در قالب مفهوم کار مقدس مطرح میگردد. این استنباط از عملکرد نقاش در جامعه دیدگاهی است که امروزه در پردههای روشنفکری و رفتارگرایی صرف و یا تحرکات شهرتطلبانه اقتصادی مغفول گردیده است.
پذیرش دردهای زیستن بهعنوان هنرمند در جهان معاصر و تعهد به آنچه مسئولیت اجتماعی انسان مینامند، مهمترین دستاورد نیم قرن فعالیت این نقاش ارزشمند است.
نقد نمایشگاههای دیگر به قلم جاوید رمضانی را اینجا بخوانید:
[su_posts id=”53463″ tax_operator=”0″ order=”desc”][su_posts id=”47315″ tax_operator=”0″ order=”desc”][/su_posts]
[su_posts id=”53393″ tax_operator=”0″ order=”desc”][su_posts id=”47315″ tax_operator=”0″ order=”desc”][/su_posts]
[su_posts id=”52948″ tax_operator=”0″ order=”desc”][su_posts id=”47315″ tax_operator=”0″ order=”desc”][/su_posts]
[su_posts id=”52845″ tax_operator=”0″ order=”desc”][su_posts id=”47315″ tax_operator=”0″ order=”desc”][/su_posts]